به گزارش خبرگزاری فارس، همزمان با گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر و ابراز تمایل آمریکا برای مذاکره با گروه شبهنظامی طالبان در دوحه، گمانهزنیهای مختلفی در سطح منطقهای و بینالمللی در میان کارشناسان مسائل سیاسی به وجود آمده است.
سلیم صافی کارشناس برجسته مسائل سیاسی پاکستان نیز در مقالهای به بررسی ابعاد جدیدی از گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر و مسائل پیرامون این موضوع پرداخته است.
****متن کامل این مقاله به شرح ذیل است****
مذاکره آمریکا و طالبان و همچنین بازگشایی دفتر سیاسی طالبان در قطر، نشاندهنده پیشرفت هر چند کم در مذاکره با شبهنظامیان بوده که این موضوع نتیجه 2 سال روابط مخفیانه پاکستان، ترکیه، عربستان و آمریکا با این گروه است.
این موضوع اهمیت زیادی دارد که برقراری ارتباط با طالبان از طریق پاکستان انجام شده است. نمایندگان طالبان از پاکستان راهی دوحه شدند و دولت «کرزی» به خوبی از این موضوع اطلاع داشت.
در گذشته تمام مذاکرات شکست خورد زیرا به جای اینکه نمایندگان واقعی طالبان در مذاکرات شرکت داشته باشند، کشورها با یکدیگر یا با گروههای شبهنظامی کوچک مذاکره میکردند.
در مذاکرات فعلی تلاش میشود آمریکا، طالبان و دولت افغانستان با یکدیگر مذاکره کنند با اینکه دولت کرزی چندان از مذاکرات قطر حمایت نمیکند اما پیشبینی میشود نمایندهای از این دولت یا «شورای عالی صلح افغانستان» در مذاکرات قطر شرکت کند.
پاکستان یکی از کشورهای مؤثر بر روند مذاکرات میباشد اما آیا مذاکره با طالبان وابسته به پاکستان باعث حل مشکلات افغانستان میشود؟
اگر واقعیتها را بسنجیم، متوجه خواهیم شد فقط مذاکره با طالبان تحت حمایت پاکستان مشکلی را حل نمیکند.
استراتژی آمریکا درباره افغانستان با پاکستان متفاوت است. در حال حاضر آمریکا سعی دارد مقدمات خروج خود از افغانستان را فراهم کند البته اگر شرایط مساعد هم نباشد تنها بخشی از نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج میشوند.
آمریکا سعی دارد افکار عمومی مردم کشورش را قانع کند و در تلاش است با بزرگنمایی کشته شدن «اسامه بن لادن» ثابت کند در جنگ با شبهنظامیان پیروز شده و «القاعده» مسبب اصلی حمله به برجهای دوقلو را از بین برده است.
قطع روابط طالبان با القاعده یکی از شرایط مذاکره آمریکا با طالبان است.
طالبان به راحتی میتوانند مطالبات آمریکا را بپذیرند زیرا میخواهند به عنوان قدرت مطلق در افغانستان مطرح شوند و در عین حال حاضر نیستند القاعده در این قدرت با آنان شریک باشند.
طالبان از آمریکا میخواهند افغانستان را ترک کنند این در حالی است که کاخ سفید نمیتواند این درخواست را بپذیرد و تمام نیروهای خود را از افغانستان خارج نماید.
برای برقراری صلح در افغانستان فقط کنار آمدن آمریکا با افغانستان کفایت نمیکند بلکه تمام گروههای افغان باید با هم به توافق برسند.
نباید فراموش کرد که کشورهای همسایه افغانستان نیز نقش مؤثری بر صلح در این کشور دارند.
پاکستان، ایران، روسیه، کشورهای آسیایمیانه و چین هر یک به نوبه خود میتوانند بر پیشرفت روند صلح در افغانستان تأثیرگذار باشند.
طالبان و حزب اسلامی افکار و نظرات مشابهی دارند این در حالی است که تاجیکها، هزارهها، ازبکها و بخشی از پشتونها حاکم بر نظام سیاسی فعلی افغانستان هستند. دولت افغانستان هر چقدر هم که ضعیف باشد نماینده اقوامی است که نام آنها ذکر شد.
همه اقوام افغانستان خواهان مذاکره با طالبان هستند اما توقع دارند طالبان به قوانین کشور احترام گذاشته و برای شرکت در اداره این کشور به جمع آنان بپیوندند و درخواستهای خود را از این طریق مطرح کنند.
طالبان «ملاعمر» را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارند و خواهان تسلط کامل خود بر افغانستان هستند، ممکن است پشتونها با طالبان مخالفت نکنند اما ازبکها، تاجیکها، هزارهها، ایران و روسیه هرگز اداره افغانستان به دست طالبان را نمیپذیرند.
طالبان با ملامحمد عمر بیعت کردهاند، آیا امیرالمؤمنین میتواند تابع قوانین خاصی باشد؟ وی نمیتواند رئیسجمهور یا نخستوزیر شود بلکه فقط میتواند به عنوان یک رهبر مطرح باشد.
دولت افغانستان حاضر نیست طالبان را به عنوان یک دولت موازی با خود بپذیرد به همین علت نام «امارت اسلامی افغانستان» را از این گروه نپذیرفت.
حامدکرزی رئیسجمهور افغانستان در اعتراض به این موضوع گفت: اگر طالبان خواسته باشند خود را به عنوان یک حزب سیاسی مطرح کنند میتوان با آنان مذاکره کرد اما اگر تصور میکنند به عنوان امارت اسلامی حق دخالت در امور افغانستان را دارند، این موضوع غیرقابل پذیرش است این در حالی است که طالبان به هیچ وجه دولت کرزی را به عنوان دولت افغانستان نمیپذیرند و این دولت را تأمین کننده اهداف آمریکا در افغانستان میدانند.
طالبان از 10 سال گذشته در حال جنگیدن با آمریکا و متحدانش هستند و «حکمتیار» نیز همین هدف را دنبال میکند اما حاضر نیست بیچون و چرا از طالبان اطاعت کند.
طالبان اصرار دارند که حکمتیار باید با ملاعمر بیعت کند این در حالی است که وی حاضر نیست چنین شرطی را بپذیرد.
گروههایی که دولت افغانستان را تشکیل میدهند به بخشهای مختلفی تقسیم شدهاند، برخی از آنها با آمریکا برخی با آلمان، برخی با ترکیه و برخی با ایران و بخشی نیز با پاکستان همکاری میکنند.
برای ایجاد صلح در افغانستان باید تمام این گروهها با هم به توافق برسند و مذاکراتی مانند مذاکرات قطر تنها راه به توافق رسیدن کشورهای مختلف و در نتیجه گروههای مورد حمایت این کشورها در دولت افغانستان است. بیشتر بخشهای دولت افغانستان با آمریکا همکاری میکنند بنابراین اگر واشنگتن بتواند با طالبان کنار بیاید موانع عمده صلح افغانستان حل میشود.
آمریکا بیش از اینکه به مشکلات دولت افغانستان فکر کند به منافع خود و قانع کردن مردم کشورش میاندیشد که همین موضوع سبب شده دچار مشکلاتی با دولت افغانستان شود.
از طرفی مذاکره این کشور با طالبان نیز به چالش کشیده شده و به نتیجه قطعی نرسیده است که اوضاع را وخیمتر میکند.
زمانی که آمریکا از افغانستان خارج شود، این کشور دوباره به میدان رقابت کشورهای همسایه افغانستان تبدیل میشود.
ایران با مذاکرات قطر مخالف است این در حالی است که روسیه و هندوستان از دولت کرزی حمایت میکنند و با پاکستان و آمریکا مخالفت میکنند.
در مذاکرات قطر ایران یک طرف قضیه است، روسیه و هند نیز با پشتیبانی از دولت کرزی موضع خاص خود را دارند و پاکستان و آمریکا نیز در تلاش هستند قبل از مذاکره با طالبان با یکدیگر کنار بیایند و چون منافع این دو کشور در تضاد است نمیتوانند با هم کنار بیایند بنابراین مذاکرات قطر به چالش کشیده میشود.
هنوز آمریکا از افغانستان خارج نشده ولی کشورهای همسایه افغانستان به ویژه پاکستان با فعال کردن گروههای شبهنظامی جنگ نیابتی را در افغانستان آغاز کردهاند که حمله به کاخ ریاستجمهوری افغانستان و حملات پراکنده به قندهار بخشی از این جنگ نیابتی است.
آمریکا فقط سعی دارد با امنیت کامل از افغانستان خارج شود این در حالی است که طالبان به دنبال اخراج تمام نیروهای خارجی از افغانستان هستند.
پاکستان سعی دارد از طالبان و آمریکا به عنوان ابزار استفاده کرده و در افغانستان دولتی را به قدرت برساند که از منافع «اسلامآباد» دفاع کند.
فقط خروج نیروهای آمریکایی موجب صلح در افغانستان نمیشود بلکه توافق گروههای مختلف افغان با یکدیگر و کنار آمدن کشورهای همسایه این کشور با هم برای ثبات در افغانستان بسیار ضروری است در غیر این صورت شاهد جنگ داخلی و خونریزی شدید در این کشور خواهیم بود.