چون خیابان های شهر، شب هنگام بی سر و صدا به نظر می رسند؛ اما بر خلاف، اگر از طرف روز با صداهای عجیب و غریبی رو به رو می شوید.
افزایش نفوس، تراکم بیش از حد وسایط نقلیه، موجودیت کارخانه های کوچک فلزکاری و نجاری در شهر کابل باعث شده تا آلودگی صوتی در این شهر، به یکی از چالش های عمده فراه راه باشندگان آن تبدیل شود.
آلودگی صوتی در هر جایی وجود دارد؛ اما میزان این آلودگی در آن ها متفاوت است. در کابل؛ اما ده ها صدا به صورت همزمان به گوش انسان می رسد.
برخلاف شهرهای صنعتی، کابل میزبان صداهای دست فروشان، ژنراتورهای کوچک تولید برق، موسیقی هایی که از مراکز فروش کست بلند می شود، گداهای مجهز با بلندگو، هارن های خلاف معیارهای ترافیکی، صداهای ناشی از حفر چاه های نیمه عمیق، و ده ها صدای دیگر می باشد.
متخصصان گوش و گلو به این باورند که آلودگی صوتی باعث مرگ انسان نمی شود؛ اما سبب ضعف شنوایی، ناراحتیهای عصبی و حتا ناشنوایی خواهد شد.
با این همه؛ اما روانشناسان معتقدند که بسیاری از مریضی های روانی، ناشی از آلودگی صوتی است که در محیط انسان ها وجود دارد.
احمدشاه شریفی، استاد در دانشکده روانشناسی دانشگاه کابل در گفتگو با خبرگزاری جمهور می گوید که بی حوصلگی افراد یکی از اثرهای آلودگی صوتی می باشد.
استاد شریفی تصریح می کند: ” وقتی در شهر دو نفر با اندک حرفی، با هم دست به یخن می شوند؛ همه از تاثیر ٱلودگی صوتی است که از قبل ذهن آنان را مغشوش کرده است”.
به باور این استاد دانشگاه؛ موسیقی که از جمله صداهای آهنگ دار و خوشایند است؛ اگر در محیطی پخش شود که آلودگی صوتی را باعث گردد، در این صورت جنبه های مخرب آن به صورت چشم گیر افزایش می یابد.
کودکان که معصوم ترین قشر یک جامعه انسانی را تشکیل می دهند؛ بیشتر از هر قشر دیگر در برابر آلودگی صوتی حساس هستند و این آلودگی اثرات زیانباری را متوجه آنان می کند.
استاد شریفی در گفته های خود اضافه می کند که از نگاه روانی، انسان حتا در مرحله ای که تولد نشده هم صدا های خوشایند و خشن را حس می کند و از صداهای خوشایند لذت می برد و برعکس از صداهای خشن متاثر می شود.
با توجه به سخنان احمدشاه شریفی استاد دانشگاه، نسل هایی که در آینده، دیدگان خود را به روی جهان می گشایند، از عملکرد های نسل بزرگ تر از خود رنج خواهند برد و نسل پرخاشگر و عصبی تری به بار خواهند آمد. نسلی که اندک رنجی، عصبی مزاجی و مضطرب بودن از ویژگی های جدایی ناپذیر آنان خواهد بود.
خواستیم در مورد آلودگی صوتی از ناحیه جریان ترافیک نظر مدیریت ترافیک کابل را داشته باشیم؛ اما با تماس های مکرر موفق به این کار نشدیم.
با این همه، به نظر می رسد که مردم و حکومت هیچ کدام در قسمت رفع این مشکل اجتماعی فکری نکرده اند؛ چنانچه بسیاری از باشندگان کابل بدون در نظر داشت فرهنگ شهری، در هر گوشه ای از شهر، صدا بلند می کنند و مسوولان حکومتی هم به رسم رهنمایی مردم با بلند گوها در چهاراهی ها بر می آیند و صداهای رهنما گرایانه سر می دهند.
غافل از اینکه در حال گسترش نوعی آلودگی زیان آور هستند.