انتظار آن بود که بعد از سپری شدن یک دهه و هزینه شدن این همه سرمایه های مادی، انسانی و معنوی افغانستان گامی به جلو بردارد و مدیران این کشور از این فرصت ها برای ساختن افغانستان آباد مترقی و مرفه استفاده نمایند. نتایج منطقی این کمک ها و حمایت های گسترده جهانی از افغانستان اکنون باید این می بود که ما شاهد افغانستان با ثبات، پیشرو، امن و قدرت مند در منطقه می بودیم. اما اینک نه تنها چنین نشده است که افغانستان همچنان با چالشهای فزاینده در حوزه های مختلف مواجه است براستی چرا چنین شده است؟ و این چالشهای فزاینده در افغانستان ریشه در کجا دارد؟
در پاسخ به پرسش فوق باید گفت نخست دولت مردان افغانستان باید بپذیرند که ضعف و ناتوانی در مدیریت بحران افغانستان وجود داشته است و این ناتوانی با هر نوع فرافکنی و برف خود را بربام دیگران انداختن پنهان نمی شود که از قدیم گفته اند آفتاب آمد دلیل آفتاب. براستی افغانستان در کدام مقطع تاریخی خود شاهد سرازیر شدن ده ها ملیارد دالر کمک جهانی به این کشور و حضور ده ها هزار سرباز و متخصص خارجی در این کشور برای کمک به این کشور و نجات آن از افراط گرایی و خشونت و جنگ بوده است؟ این طلایی ترین فرصت افغانستان چگونه بر باد داده شده است و براستی چه کسانی مسئول اند؟ مسلما کسی منکر وجود توطئه های بیرونی علیه منافع افغانستان نیست اما این مشکل تمامی دولت ها و نظام های سیاسی در جهان است و هیچ کشوری در دنیا نیست که دشمن نداشته باشد و توطئه های بسیار خطرناک تر از انچه در افغانستان شاهدش هستیم در آنجا نباشد. ولی مهم این است که دولت مردان هر کشوری باید بتوانند با افزایش توانایی ها و تخصص های خود از عهده این مشکلات بر آیند در غیر این صورت باید مسئولیت را به افراد شایسته تر واگذار نمایند. اما در افغانستان همواره بار ملامت ها به گردن دیگران انداخته می شود که حقیقتا جای تامل دارد.
با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آینده و انتقال قدرت به تیم جدید مقامات حکومت باید به این پرسش اساسی پاسخ بدهند که طلایی ترین فرصت های افغانستان را در یک دهه گذشته چه کسانی بر باد داده است و عامل ویرانی های افغانستان در اکنون چه کسانی هستند؟ ما در اکنون زندگی می کنیم گذشته ها گذشته است و دیگر بر نمی گردد پشت آب رفته نباید بیل گرفت. آینده هم که هنوز نیامده است. بنا براین عامل فقر و فلاکت و مشکلات کنونی مردم افغانستان چه کسانی هستند؟ مهم ترین و اساسی ترین پرسش شهروندان کشور این است نه اینکه در دهه های گذشته و صده های گذشته چه بر سر افغانستان آمد. نباید برای فرار از پذیریش بار مسئولیت فرافکنی کنیم.
ریشه اصلی مشکلات کنونی افغانستان و چالشهای فزایند آن در گذشته نیست. علت اساسی ندانم کاری ها ضعف ها و ناتوانی در مدیریت بحران کنونی افغانستان است. استراتیژی ناکارآمد جنگ و صلح، تقسیم ناعادلانه منابع قدرت و ثروت در میان گروه ها و جریان های خاص که عامل اصلی ترویج فساد در دستگاه حکومت شده و کمک های بین المللی را حیف و میل کرده است عامل اصلی مشکلات کنونی افغانستان است که در آن گروه ها و جریان های بیرون از حکومت هیچ نقشی ندارند بلکه تمامی مدیران رده های مختلف دولت کنونی عامل آن است. به همین دلیل افغانستان نتوانست آنگونه که باید شرط ها و خواسته های جامعه جهانی را برآورده سازد. در یک دهه گذشته علاوه بر نگرانی های امنیتی که حامیان بین المللی افغانستان بر آن تاکید می ورزیدند وجود فساد در دستگاه های مختلف در افغانستان از مسائل دیگری بود که بسیاری از شرکت کنند گان در نشست های مختلف حمایت از افغانستان بر آن تاکید کرده اند. جامعه جهانی همواره بر لزوم تلاش دولت افغانستان برای مبارزه با فساد و ایجاد صلح و عدالت در کشور تاکید کرده اند. اما عملکرد ها و نارسایی های موجود نشان می دهد که دولت افغانستان در بسیار موارد ناتوان از تامین این خواسته ها بوده است. در امر مبارزه با فساد، تبعیض و مواد مخدر تجربه ده ساله نشان داده است که دولت افغانستان قابلیت و توانایی مهار این پدیده ها در افغانستان را نداشته است.
موفقیت افغانستان و عبور از چالشهای فزاینده موجود کاملا منوط به جدیت لازم دولتمردان افغانستان بود. تا زمانیکه قاطعیت لازم وجود نداشته باشد پیشرفتی هم در کار نخواهد بود. به نظر می رسد ضعف مدیریت در افغانستان باعث شده است که چالش های جدی فراروی افغانستان در یک دهه آینده باشد. این یک واقعیت انکار ناپذیر است که افغانستان در ده سال اخیر طلائی ترین فرصت ها و موقعیت ها را بدلیل سوء مدیریت و ضعف های جدی درون ساختاریی حکومت از دست داد. اینک نگرانی عمده این است که پس از سپری شدن حدود یک دهه دیگر افغانستان در کجا قرار خواهد گرفت و چه اندازه این کشور می تواند چالشهای موجود را پشت سر گذاشته و از فرصت ها بهره ببرد و چه مقدار از این فرصت های طلائی بار دیگر ضایع خواهد شد؟.
نجیب جاهد