تنش ها میان دو کشور، از دیرباز تاکنون گاه بر سر مرز دیورند گاه مداخلات نظامی، گاه ممانعت از گمرک کالاهای تجاری و گاه تروریسم پروری بوده است اما اینک قاچاق روزنامه های پاکستانی به افغانستان در کانون توجه قرار گرفته تا در صلح و ثبات نسبی نیز همچنان مساله ای برای اصطکاک میان کابل اسلام اباد باشد.
کوره راه کابل اسلام آباد از همان ابتدای استقلال این کشور مستعمره انگلیس از افغانستان و هندوستان داغ بود و غرب همواره بر این تنور می دمید تا بیشتر شعله بگیرد؛ چندی قبل هم انعکاس خبر انتقال تجهیزات نظامی ناتو به پاکستان موج خشم و اعتراض نخبگان سیاسی و نهادهای مدنی افغانستان را برانگیخت.
در وضعیت استراتژیک و حساس کنونی افغانستان که کشورهای منطقه می توانند با تعامل و کمک به تعادل امنیت، اقتصاد و سیاست خارجی خود در روند مشروع و قانونی و مطلوب انتقال قدرت در کابل سهم بسزایی داشته باشند؛ روزنامه های قاچاق پاکستانی حاوی ضد تبلیغات حکومتی وارد خاک کشور ما می شوند.
گسترش و نفوذ این روزنامه ها با اهداف پلید و خرابکارانه در ننگرهار در حالی است که این ولایت دارای یکی از بیشترین مراکز رای دهی متخلف و متقلب در 16 حمل بوده است و همچنین مردم ننگرهار مطالبات خود را از حکومت اتی رسانه ای کرده بودند؛ چینش این قطعات پازل در کنار یکدیگر می تواند نگران کننده و هشدار دهنده باشد.
همانگونه که رواج خرید و فروش با کلدار بجای افغانی در ولایات جنوبی افغانستان رواج یافته و مسوولان بی توجهی حکومت را عامل این معضلات می دانند؛ در این خصوص هم مقامات اطلاعات و فرهنگ ننگرهار با تایید هدف روزنامه های کشور دوست و برادر در اغتشاش افکار عمومی، فقدان روزنامه های داخلی را عامل اصلی دانسته اند.
کشوری که مهد پرورش تروریسم و بنیادگرایی افراطی است و همواره مرز مشترکمان را در حالت اضطرار و ناامن نگاه داشته است و علاوه بر تمام اینها نسبت به هیچ یک از تعهدات پیشین خود در قبال شورای عالی صلح و حتی شخص حامد کرزی پای بند نبوده چطور می تواند از هجوم بر فرهنگ و نگرش جوانان افغانستانی چشم بپوشد؟
از سویی اقدام خودسرانه و مظنون به توطئه ی انتقال تجهیزات نظامی ایتلاف بین المللی ناتو از مرز دیورند به پاکستان در حالی که فرماندهان ناتو و مقامات امریکایی بارها خواستار مقابله اسلام اباد با مخالفان مسلح و تسریع روند صلح شده بودند؛ معنایی ندارد جز تداوم منافع غرب در ناامنی و اشوب منطقه.
آنچه که اساسا و اصولا از ذهن تحلیلگران مسایل سیاسی در خاورمیانه و جنوب اسیا بر می اید و منطقی بنظر می رسد بازیچه بودن پاکستان بدست انگلیس است؛ از آنجایی که واشنگتن و اسلام آباد بدنبال بهبود روابطه دوجانبه خود هستند می توان مدعی شد رسالت وجودی پاکستان تامین منافع غرب در شرق است و این به تغییر افراد و حکومت ها ارتباطی ندارد بنابراین نواز شریف سیاست های دیکته شده را بازخوانی می کند.