پرواضح است که وقتی سخن از خشونت در برابر زنان به میان می آید این موضوع محدود در چهارچوب خانه و خانواده نمی شود، بلکه جامعه مردسالار و خشن افغانستان حضور زنان را در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی نیز نمی تواند بپذیرد. دایره این خشونت به اندازه دایره زندگی فردی و جمعی گسترده و عمیق است.
با سقوط حاکمیت طالبان و ظهور دوره نوین در تاریخ سیاسی کشور امیدواری ها برای تغییر در وضعیت عمومی و بهبود یافتن آن بخصوص برای جامعه زنان کشور به شدت افزایش یافت. در هیمن راستا اقدام های هرگند کم یا زیاد برای برطرف ساختن مشکلات زنان در صورت گرفته است که بعنوان یک واقعیت نباید کتمان نمود؛ اما هنوز هم موانع بسیار عمده و زیادی برای بهبود بخشیدن به وضعیت زنان کشور وجود دارد. به همین جهت تلاش های بیشتری به هدف از میان برداشتن این چالش ها و خشونت ها و موانع موجود در برابر زنان افغان نیاز است.اینک این پرسش اساسی مطرح می گردد که ریشه خشونتهای خانوادگی، ازدواجهای اجباری ، افسردگی شدید و درکل برخورد غیرانسانی با زنان کشور در کجا قرار دارد؟ در پاسخ باید گفت این پرسش یک تلاش و جستجوی همه جانبه و جدی را می طلبد، هرچند برخی بر مسئله فقر و محرومیت تاکید دارند، بدون شک فقر شدید مالی و نبود امکانات لازم زندگی در این زمینه بی تاثیر نیست، اما همه قضایا بدینجامحدود نمی گردد. بلکه نباید از یاد برد که نوع نگاه انسان افغانی و جهان بینی وی به زندگی و به زن نیز مهم است. برخی از رفتارهای غیرانسانی ما به نوع جهان بینی ونگاه ما به زن ارتباط دارد که باید اصلاح گردد. بنابراین این مهم خواهد بود که این مسائل ریشه یابی گردیده و راه حل های مناسب ارائه گردد نه اینکه با بر شمردن مشکلات گمان ببریم که راه حل را بدست آورده و مشکل حل می گردد. به معنای دیگر برشمردن معلول ها مشکل را حل نمی کند مشکل زمانی می تواند حل گردد که به علت ها و عوامل اصلی دست پیدا کنیم و راه حل های عملی و عینی را در پیش بگیریم.
چندی قبل مقامات ایالات متحده امریکا گفته بود که این کشور برای توانمندسازی زنان افغان، دوصدوشانزده میلیون دالر هزینه میکند. این مسأله برای جامعه افغانستان و خصوصا جامعه زنان کشور بسیار خوشایند و امیدوارکننده می باشد. این خوش بینی و امیدواری از جهات مختلف انگیزه می گیرد. نخست این که اختصاص چنین بودجه ای با برنامه معین نشان از آن دارد که جهان افغانستان را نه تنها فراموش ننموده بلکه به احتمال بسیار قوی درکنار مردم افغانستان تا زمان لازم ایستاده خواهد شد. دوم اینکه جامعه زنان افغانستان نه تنها در دوره های گذشته بویژه در زمان حاکمیت طالبان در رنج مضاعف ومحرومیت شدید نسبت به داشتن حق فعالیت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی وحقوقی بسر می برند، حتا در سیزده سال گذشته برخلاف برخی تبلیغات های کلان دست آورد عمده ای را کمایی نشده اند. بدون شک این هرگز به معنای رونما نشدن تغییر در وضعیت زنان کشور نسبت به دوره های گذشته نیست؛ بلکه سخن در این که به تناسب شرایط و امکانات و همسویی ها و حمایت های کلان داخلی و بین المللی اقدام های لازم برای بهبود وضعیت زندگی زنان صورت نگرفته است، چنانچه در سایر عرصه های زندگی نیز این کوتاهی ها وغفلت ها روی داده است.
برنامه توانمندسازی زنان کشور، یکی از بزرگترین برنامه های توانمندی زنان در تاریخ ایالات متحده دانسته شده است؛ در این برنامه توسعه ای در مجموع ٤١٦ میلیون به آن اختصاص یافته است که ٢٠٠ میلیون آن، از سوی سایر کمک دهندگان بین المللی برای افغانستان تامین خواهد شد. برنامه ارتقا توانمندی زنان برای پنج سال تعیین گردیده است و انتظار می رود هفتادو پنج هزار زن افغان که از ١٨ الی ٣٠ سال عمر دارند، در پنج شهر بزرگ کابل، کندهار، هرات، بلخ و ننگرهار از آن بهره مند شوند. مقام های امریکایی در کشور که در محفل اعلام این برنامه با حضور رئیس جمهور و بانوی اول کشور حضور داشتند اعلام داشتند که اداره توسعه بینالمللی ایالات متحده امریکا این پول را در ایجاد فرصتهای شغلی و تحصیلی هزینه خواهد کرد.
رییسجمهور اشرفغنی نیز وعده داده است که دولت وحدت ملی در عرصه توانمندسازی زنان میخواهد از خود میراثی به جا بگذارد که تا صد سال آینده، اثرات مثبت آن در جامعه مشاهده شود.
در سه دهه جنگ، مصایب زیادی در افغانستان پدید آمد؛ اما اکنون شاهد حضور نسل جدید زنان درافغانستان می باشیم. سیاستمداران، تاجران، فعالین حقوق بشر در میان زنان داریم. مهم است که این زنان هرچه بیشتر به این امکانات دسترسی داشته باشند.
زیرا موفقیت اجرای برنامه انکشاف زنان کشور زمانی حاصل خواهد شد که بگونه واقع بینانه اقدام گردد. متاسفانه تاکنون هیچ برنامه موثر آگاهیدهی در مورد حقوق زنان و لزوم تحصیل و توانمندسازی آن راهاندازی نگردیده است. اکنون که بروی چنین برنامه ای اجماع حاصل شده است باید تاکید دیگری نمود و آن اینکه ایجاد یک سازوکار شفاف برای مصرف پولهایی که قرار است از این به بعد برای توانمندسازی زنان کشور به مصرف برسد، بطور قطع و جدی رعایت شود، در غیراین صورت این برنامه موفقیتی را به همراه نخواهد داشت. ایالات متحده امریکا و جامعه بین المللی از طریق حکومت افغانستان، و حکومت نیز با ایجاد اصلاحات بنیادی از طریق وزارت امور زنان خواهند توانست بر کار سازمانهای غیردولتی و پروژههایی که از طریق اداره بینالمللی توسعه ایالات متحده تطبیق میشود، نظارت جدی داشته باشند. حال دیده شود که آیا این انتظارها و باید ها به منصه تحقق رونما خواهد شد یا خیر؟