حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان هفته گذشته هشدار داد که افغانستان با "تهدیدات امنیتی جدی" از سوی گروه های تروریستی مواجه است، گروه هایی چون؛ القاعده، داعش، لشکر طیبه، جنبش اسلامی ازبکستان، جنبش اسلامی شرق ترکستان و انصارالله تاجیکستان.
آقای اتمر همچنین گفت که گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به دنبال "دسترسی به بازار مواد مخدر افغانستان" برای تامین مالی فعالیت هایشان و نفوذ به آسیای مرکزی است.
وضعیت وخیم امنیتی، حالت فعلی کشور و ماهیت درگیری های مسلحانه بدون شک زمینه را برای ادامه حضور نظامی امریکا و جنگ ناتمام شان در کشور پس از سال ۲۰۱۷ فراهم می سازد.
حضور طولانی امریکا
از دیدگاه کابل، حمایت مالی امریکا از نیروهای امنیتی افغانستان، افزایش ناامنی و سطح تهدیدات از "گروه های تروریستی خارجی" مثل داعش، عوامل اصلی در پشت نیاز به حضور نظامی طولانی مدت امریکا در افغانستان است.
از زمان تشکیل حکومت جدید در افغانستان، اشرف غنی، رئیس جمهور و سایر مقامات ارشد حکومت بارها تمایل شان را به واشنگتن برای "انعطاف پذیری" بیشتر در مورد خروج نیروهای امریکایی از افغانستان ابراز کرده اند.
اتمر در این اواخر گفت که افغانستان از پیمان امنیتی که با امریکا امضا کرده، راضی است. پرفروش ترین استدلال برای دفاع از توافقنامه امنیتی دو جانبه- همان طور که این مقام افغان آن را مطرح می کند- این است که "امریکا روزانه ۱۲ میلیون دالر به نیروهای امنیتی کمک می کند". این کمک سالانه ۴ میلیارد دالر می شود.
با این حال، یک دولت کاملا وابسته را ایجاد می کند.
امریکا در تجهیز نیروهای امنیتی به سلاح های مدرن، عمداً شکست خورده است.
رئیس جمهور افغانستان و مشاور امنیت ملی اش، هر کدام به روایت خودشان به تهدید رو به رشد "تروریسم بین المللی" به خصوص داعش در افغانستان چسبیده اند.
اما در افغانستان، داعش یک افسانه است یا حقیقت؟
افسانه یا واقعیت؟
غنی در موارد مختلف، به مخاطبان داخلی و در صحنه های بین المللی اعلام کرده است که داعش بدتر از القاعده بوده و خطر جدی برای افغانستان است.
در این اواخر غنی در یک گردهمایی رهبران سیاسی و مذهبی گفت: "تروریسم جهانی می خواهد آینده ثبات در افغانستان را خراب کرده و در تلاش اخلال نظام های دولتی در منطقه و جهان است".
چنین اظهار نظری روی تشدید ناامنی از سوی رهبری حکومت وحدت ملی، برای افکار عامه چه در داخل و چه در غرب هشدار دهنده است.
از سوی دیگر با وجود اظهار نظر دولت امریکا در مورد ختم ماموریت رزمی شان در افغانستان، نیروهای امریکایی به انجام عملیات های منظم علیه طالبان و سایر گروه های تروریستی که گفته می شود تهدیدی برای آنان و حکومت افغانستان است، ادامه داده اند.
جت های امریکایی و بمب افکن هایشان در ماموریت های رزمی، نیروهای امنیتی افغان را حمایت می کنند. عملیات نظامی جاری در ولایت قندوز مثال خوب این مساله است.
از ماه جنوری، حملات هوایی و عملیات نیروهای ویژه به عنوان بخشی از ماموریت مبارزه با تروریسم زیر نام "نگهبان آزادی" در افغانستان انجام شده است.
علاوه بر این، امریکا و متحدانش در ناتو در مورد تاریخ محتمل برای پایان عملیات های در حال انجام شان در افغانستان تصمیم نگرفته اند.
اهداف گسترده برای حضور نیروهای خارجی به رهبری امریکا در افغانستان همان گونه که اعلام شده است، شامل "ثبات، مبارزه با تروریزم، آموزش نیروهای امنیتی افغان، محافظت از مردم و کشور از حملات خارجی و... می شود".
استراتژی نظامی فعلی
به نظر نمی رسد هیچ یک از اهداف امریکا و ناتو که در بالا ذکر شد، با استراتژی نظامی فعلی دست یافتنی باشد.
با حدود ۹۸۰۰ نظامی امریکایی و ده ها هزار قراردادی نظامی، ماموریت نظامی امریکا در افغانستان در حال رفتن به یک جنگ نامعلوم برای سال های آینده است.
در واقع این فراتر از ماهیت و محدوده توافق صورت گرفته میان کابل- واشنگتن در توافقنامه امنیتی است.
وخامت سریع اوضاع امنیتی ناشی از مارک های نو و کهنه گروه های تروریستی در افغانستان و پیام های سیاسی هشدار دهنده رهبری حکومت فعلی، زمینه را برای تصمیم امریکا به منظور ماندن در افغانستان برای منافع جیوپلتیکش هموار می سازد.
اما حکومت وحدت ملی باید به یک اجماع سراسری در این زمینه دست یابد.
نمایندگان مجلس افغانستان یک سری بحث های داغ و گفتگوهای تلویزیونی را در انتقاد از پیمان امنیتی آغاز کرده و خواستار "تجدید و بررسی" این پیمان شده اند. آنان تاکید دارند که داعش یک نیروی بومی در افغانستان نبوده، بلکه "یک پروژه استخباراتی" است.
اگر حکومت امریکا یک حضور طولانی مدت را در افغانستان پیش بینی می کند، باید راه هایی برای از بین بردن سوءظن رو به رشد در رابطه به اهدافش در میان افغان ها پیدا کند. افغان ها مخالف تمدید حضور نظامی امریکا در افغانستان نیست، البته تا زمانی که برای آنان صلح و ثبات به ارمغان آورد.