حملات موشکی جنگنده های آمریکایی که سرکرده های داعش را در افغانستان و پاکستان به هلاکت رساند، آخرین امید های این گروه تروریستی را برای گسترش حوزه فعالیت های خود فراتر از سوریه و عراق بر باد داد. داعش صد ها تروریست را در افغانستان و پاکستان جذب گروه خود کرد و امیدوار بود به جای لیبی، که این روزها تحت شدیدترین حملات ضد داعش قرار دارد، دامنه فعالیت های تروریستی خود را به آسیای میانه گسترش دهد و راهی به سوی استان ننگرهار افغانستان محل اقامت حافظ سعید خان، سرکرده داعش در افغانستان، بیابد؛ اما حملات جنگنده‌های آمریکایی در 26 جولای (5 مرداد)، موجب به هلاکت رسیدن سعید خان شد.
مقامات امنیتی و کارشناسان منطقه‌ای معتقدند داعش این روزها در افغانستان و پاکستان فقط به یک نام و یک برند تبدیل شده است و کسی آن را یک گروه نظامی منسجم نمی‌داند. یک افسر پلیس پاکستانی در اسلام آباد اذعان نمود، عناصر داعش مایل هستند در سراسر جهان بگردند و با استفاده از تبلیغات برای خود حامیانی پیدا کنند. آنها خواستار گسترش فعالیت های خود فراتر از مرزهای عراق و سوریه می باشند؛ اما در افغانستان و پاکستان با استقبال کمرنگی مواجه شدند.
نگرانی درمورد حضور داعش در افغانستان و پاکستان زمانی شدت گرفت که القاعده در سال 2014 به کشورهای سوریه و عراق راه یافت و برنامه تبلیغات گسترده خود را در سراسر جهان به اجرا گذاشت. در آن زمان عده‌ای پیش بینی کردند داعش درصدد انجام مقابله به مثل برمی‌آید و تلاش خواهد کرد در پاکستان و افغانستان نفوذ کند. این نگرانی زمانی به حقیقت پیوست که داعش در ولایت خراسان افغانستان اعلام حکومت خودمختار کرد. در پاکستان و افغانستان 2 انفجار تروریستی رخ داد که بیش از 70 کشته برجای گذاشت و داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت اما مقامات امنیتی پاکستان و کارشناسان نظامی در مورد دخیل بودن داعش در این دو انفجار ابراز تردید کرده‌اند. آنچه از شواهد برمی‌آید، انفجار در بیمارستان کویته (نزدیک به مرز افغانستان و شهر قندهار) از سوی گروه شبه نظامی جماعت احرار که شاخه‌ای از طالبان است، برنامه ریزی شده بود.
مایکل کوگلمان، کارشناس حوزه آسیای جنوبی در مرکز وودرو ویلسون، در این باره اظهار داشت، داعش به شکل فزاینده‌ای درصدد دفاع از آنچه خلیفه خودخوانده می‌نامد بر آمده و این تلاش پس از تشدید حملات علیه این گروه در عراق و سوریه افزایش یافته است. در واقع، در معرض خطر قرار گرفتن موقعیت داعش در عراق و سوریه به این گروه تروریستی انگیزه داده تا به دنبال نفوذ در سرزمین‌های جدید باشند.
تا دو سال پیش از داعش به عنوان یک گروه تروریستی مخوف و بی رحم یاد می‌شد و در میان دیگر گروه های افراطی، اعتبار بیشتری را به خود اختصاص داده بود؛ اما حالا وضع فرق کرده است. عناصر افراط گرا، دیگر داعش را قدرت برتر نمی‌دانند و تمایلی به ملحق شدن به این گروه تروریستی ندارند. جماعت احرار در سال 2014 با ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش، بیعت کرده بود؛ اما چند ماه بعد از این تصمیم منصرف شده و بار دیگر زیر پرچم طالبان قرار گرفت. داعش بارها اعلام کرد به دنبال گسترش قلمرو خود در ولایت خراسان است؛ اما این خواسته به دلیل کمبود نفرات و همراه نشدن دیگر گروه های افراطی با داعش هنوز محقق نشده است.
در حقیقت، جنبش نوپای داعش در افغانستان و پاکستان با چالش های بسیاری روبرست. شاخه های مختلف طالبان و متحدان القاعده ای آنان که به شدت نیز با ادعای خلافت جهانی البغدادی مخالف هستند، همچنان شبکه های گسترده قاچاق مواد مخدر، آدم ربایی و اخذ مالیات را در نواحی تحت تصرفشان، درکنترل دارند. در کشورهایی مانند پاکستان و افغانستان هنوز قدرت برتر در دست گروه های تروریستی القاعده و طالبان است و داعش برخلاف تصور اولیه در این کشورها مهجور مانده است چنانکه به اذعان یکی از مقامات پلیس پاکستان، چناچه هریک از گروه های پاکستانی بخواهند به گروهی که توسط طالبان افغانستان به صراحت رد شده بپیوندد، باید هزینه سنگینی را بابت آن بپردازد.
از آنجایی که توان عملیاتی داعش در افغانستان همچنان محدود است، کشته شدن سرکرده محلی این گروه، شاید ضربه مهلکی تلقی نشود اما قطعا موضع داعش را در منطقه ای که گزینه های فراوان جهادی درآن وجود دارد، خدشه دار خواهد کرد.
کوگلمان در مورد تفاوت افراد مستعد پیوستن به داعش در افغانستان و پاکستان در مقایسه با سایر نقاط دنیا اذعان می نماید که در اروپا، اسلام گرایان ناراضی گزینه ای برای ابراز نارضاینی خود در کشورهایشان ندارند و از این رو با سفر به خاورمیانه جذب گروه داعش می شوند، اما در افغانستان و پاکستان، افرادی که به هر دلیل جذب افراطی گری می شوند لزوما به سمت داعش کشیده نخواهند شد چراکه گزینه های بسیاری پیش پای آنان قرار دارد.